بهشت و مخترعان

 

 

آیا بهشت تنها برای مسلمانان ویا شیعیان است؟ تکلیف انسان های غیر مسلمان که در زندگی خدمات زیادی به بشر کرده اند مانند ادیسون ،انیشتین و... چه می شود؟

در مورد بخش اول سوال شما باید گفت:

از آیات و روایات استفاده می‏شود بهشت برای کسانی است که ایمان به خدا و پیامبر اسلام (ص) داشته باشند و عمل صالح و تقوا پیشه کرده باشند: "الذین آمنوا و عملوا الصالحات طوبی لهم و حسن مآب؛ کسانی که ایمان و عمل صالح دارند، خوشا به حال آنان که خوش جایگاهی خواهند داشت".

مراد، ایمان به خدا و پیامبر و وحی الهی است و مراد از عمل صالح، عمل به دستورهای قرآن و اطاعت از پیامبر است که از جمله دستورها اطاعت از اولی‏الامر است محبت و اطاعت از امیرالمؤمنین(ع) و اهل بیت جزء خمیره ایمان است..

پیروان ادیان الهی هم به حکم کتاب خودشان که در آن اشاره به آمدن پیامبر اسلام شده است و هم به حکم عقل که باید به آخرین پیام الهی گوش فرا دهند، باید دین اسلام را بپذیرند.

خداوند از آیه 85 سوره آل عمران می‏فرماید: "و من یتبغ غیر الاسلام دیناً فلن یقبل منه و هو فی الاخرة من الخاسرین؛ هر کس غیر از اسلام (دین واقعی) دینی را بپذیرد، هرگز از او پذیرفته نیست و او در آخرت از زیانکاران خواهد بود".

بنابراین کفار و پیروان سایر ادیان الهی وظیفه دارند درباره دین خود و دین اسلام تحقیق کنند و دستورهای ادیان را با هم مقایسه کنند. پس از تحقیق دقیق و علمی، به حقیقت اسلام و حقانیت این دین پی خواهند برد. حال اگر پس از تحقیق به این نتیجه رسیدند که دین خودشان بر حق است و از طرفی به محتوای دین خود عمل کردند و بر کسی ظلم نکردند، چون حجت و دلیل و برهان بر اعتقاد خود دارند، خداوند آنان را عذاب نمی‏کند، ولی اگر تحقیق نکردند و با لجاجت بر دین خود پای فشاری کردند و با این که احتمال دادند دین اسلام دین حقی باشد، به دنبال آن نرفتند، در وظیفه خود کوتاهی کرده، در نتیجه خداوند آنان را عذاب خواهد کرد.

شهید مطهری(ره) در این باره می‏گوید: "اگر کسی در روایات دقت کند، می‏یابد که ائمه(ع) تکیه‏شان بر این مطلب بوده که هر چه بر سر انسان می‏آید، از آن است که حق بر او عرضه بشود و او در مقابل حق، تعصب و عناد بورزد و یا لااقل در شرایطی باشد که می‏بایست تحقیق و جستجو کند نکند اما افرادی که ذاتاً و به واسطه قصور فهم و یا به علل دیگر در شرایطی به سر می‏برند که مصداق منکر و یا مقصر به شمار نمی‏روند، آنان در ردیف منکران و مخالفان نیستند.

ائمه اطهار بسیاری از مردم را از این طبقه می‏دانند. این گونه افراد دارای استضعاف و قصور هستند و امید عفو الهی درباره آنان می‏رود. وی از مرحوم علامه طباطبایی نقل می‏کند: "همان طوری که ممکن است منشأ استضعاف، عدم امکان تغییر محیط باشد، ممکن است این جهت باشد که ذهن انسان متوجه حقیقت نشده باشد و به این سبب از حقیقت محروم مانده باشد".(2)

اما در مورد بخش دوم پرسش شما که بـا توجه به این که دانشمندانى نظیر ادیسون وانیشتین ویا پزشکان , گامهاى موثرى در راه آسایش و خدمت به بشر  برداشته اند , آیا آنان در روز رستاخیز درباره این نوع خدمات , اجر و پاداش خواهند داشت ؟

پـیش از آن که منطق اسلام را در این موضوع تشریح کنیم لازم است به برخى از نظرهاکه در این  مـوارد اظـهـار مـى شـود , اشاره کنیم :

1 - برخى تصور مى کنند که هر نوع عمل نیکى که به نفع  جامعه تمام گردد , درپیشگاه خداوند داراى ارزش خواهد بود و در این موضوع میان موحد و غیر  مـوحـد ,مـسلمان و غیر مسلمان فرقى نیست و هرگز خداوند عادل و دادگر میان بندگان در  این قسمت فرقى نمى گذارد . 

 آنان مى گویند : اصولا ایمان به خدا و اعتقاد به نبوت آخرین پیامبر الهى , چه تاثیرى در حال عمل  دارد و یـک عـمل نیک همواره به حال جامعه مفید و سودمند خواهدبود - خواه عامل آن موحد یا  مشرک , مسلمان یا غیر مسلمان باشد . 

 2 - در برابر این گروه , دسته دیگرى هستند که براى این نوع اعمال انسانى حتى درصورتى که با  نـیت پاک توام باشد , کوچکترین ارزشى قائل نشده و همه را نادیده مى گیرند و به حکم این که از  عقاید صحیح برخوردار نیستند کارهاى خوب آنان بى ارزش خواهد بود .

  ولى هر دو طرز تفکر که در نقطه مقابل یکدیگر قرار گرفته اند , نادرست است و نظرسومى که در  ایـنـجـا هـسـت که منطقى به نظر مى رسد :

هر کار خوبى که انجام شود دو جنبه دارد :1 - جنبه  شخصى و منافعى که به خود انسان باز مى گردد . 

2 - جنبه اجتماعى که فایده آن مربوط به عموم بشر بوده و همه افراد از آن بهره مند مى گردند . 

 هـرگـاه هـدف مـخترعان و مکتشفان از زحمات توانفرسایى که در طریق کشف حقایق واختراع  صـنـایـع تـحـمـل مـى کـنند , این باشد که در میان جامعه انسانى , نام و شهرتى پیداکنند و یا از  درآمـدهـاى مـادى اخـتـراعات و اکتشافات خود بهره اى ببرند , در این صورت آنان پاداش خود را  دریافت داشته اند و به هدف نهایى و مقصد خویش رسیده انددیگر معنى ندارد که در روز رستاخیز  از خـداونـد پـاداش بطلبند ; زیرا فرض این است که آنها در این خدمت , خدا و جامعه بشرى را در  نظر نداشته و هرگز به فکر آن نیزنبوده اند , بلکه محرک و انگیزه آنان همان شهرت و نام و پول و  درآمدهاى مادى بوده است و فرض این است که به چنین اهداف مادى خود رسیده اند .  ولـى هـرگـاه محرک آنان در کاوشهاى علمى و خدمات اجتماعى این بوده باشد که در راه رفاه و  آسـایـش بـنـدگان خدا کارى انجام دهند , گره هاى کور زندگى و مشکلات طبقات مختلف را  بـگـشایند و بارى از دوش جامعه انسانى بردارند , بطور مسلم در پیشگاه خدا اجر و پاداش خواهند  داشت و عدل الهى ایجاب مى کند که نتیجه این کار نیک خودرا ببینند . 

 در احـادیـث اسـلامى مى خوانیم که حاتم طایى با این که مشرک و بت پرست بود و به هیچ یک از  ادیـان آسـمـانـى ایـمـان نـداشت , ولى چون پناهگاهى براى محرومان و بینوایان بود و همواره از  همنوعان خود پذیرایى مى کرد و گره از زندگى آنان مى گشود , درروز رستاخیز پاداش مناسبى  خواهد داشت . 

 

پی نوشت‏ها:

. 1-آل عمران (3) آیه 133

مرتضی مطهری، مجموعه آثار، ج 1، ص 320 به بعد.-2