در اسلام به عقائد افراد ادیان دیگر احترام گذاشته مىشود و مسلمانان موظفند رفتار مسالمت آمیز با آنها داشته باشند.
ناپاک بودن افراد ادیان دیگر بر فرض صحت این ادعا، ناپاکى معنوى و آلودگى باطنى است که آثار آن در جسم آنها هم ظاهر شده است. یک فایده آن حفظ عقاید بسیارى از مردم مىباشد که با معاشرت با افراد منحرف و گمراه تحت تأثیر قرار مىگیرند و منحرف مىشوند.
همیشه مصلحان به افراد سفارش مىکنند که از معاشرت با افراد آلوده و گمراه و منحرف دورى کنند. اسلام این موضوع را به صورت ناپاک بودن ایشان بیان کرده است.
از طرفى ملاحظه مىکنیم که اسلام روابط اقتصادى و تجارى با افراد ادیان دیگر و یا حتى کفار را با شرایط معیّنى اجازه داده، ولى در معاشرتها خواسته که از ایشان اجتناب کنند، یعنى هم خواسته از منافع بهرهمند گردند و هم از ضررهاى عقیدتى و اخلاقى (که لازمه معاشرت کامل براى بسیارى از مردم است) در امان بمانند. اضافه بر این که تمام افراد کافر از بسیارى از آلودگىها و چیزهاى نجس مانند خون و گوشت خوک و همراهى با سگ و مشروبات الکلى اجتناب نمىکنند، که طبعاً زندگى آنان آلوده مىباشد. براى دورى از این آلودگىها آیین اسلام آنها را نجس شمرده تا مسلمانانى که ممکن است بر اثر معاشرت آلوده شوند، از هر نوع آلودگى محفوظ بمانند.
البته برخى فقیهان شیعه در قرون اخیر و برخى از مراجع حاضر، ادلّه نجاست ذاتى مشرکان را ناتمام دانسته و از همین رو از فتواى نجاست دست برداشته اند و قائل به احتیاط شده یا فتواى به طهارت مشرکان داده اند. مگر آن که از چیزهاى دیگر مانند شراب و سگ متنجس شده باشند.(1)
اپى نوشتها:
1. مدارک الاحکام، ج 3، ص 294؛ ذخیره المعاد، سبزوارى، ص 151؛ مصباح الفقیه، حاج آقا رضا همدانى، کتاب الطهارة، ص 47؛ بحوث فى شرح عروة الوثقى، ج 3، ص 283 از آیت اللَّه مکارم شیرازى.