اولاً حوادث ناگوار طبیعى , لازمه فعل و انفعالات و تزاحمات عوامل مادى است و چون خیرات آن ها بر شرورشان غلبه دارد مخالفت حکمت نیست ;
ثانیاً: وجود این رنج ها و گرفتارى ها از یک سوم موجب تلاش انسان براى کشف اسرار طبیعت و پدید آمدن دانش ها و صنایع مختلف مى شود و از سوى دیگر دست و پنجه نرم کردن با سختى ها, عامل بزرگى براى رشد و شکوفایى استعدادها و ترقى و تکامل انسان ها مى گردد;(1)
این نکته را باید افزود که بسیارى از ناکامى ها یا محرومیت ها و معلولیت هامشکلات و مصائب خود ساخته است که انسان براى خود یا دیگران فراهم ساخته است . قرآن مجید مى فرماید: .(2)
نمى توان انکار کرد که بسیارى از حوادث مانند بیمارى ها, معلول بى اعتنایى به اصول بهداشتى است . البته بخشى از مصائب که دامنگیر انسان مى شود,مجازات الهى است .
مسلّما در چنین مواردى خداوند بر آن ها ستمى روا نداشته است و خود آن ها بوده اند که بر خویشتن ستم روا داشته اند. بخشى از حوادث زنگد بیدارباش است .
بخشى از حوادث و مصائب به منظور آزمایش مردم است که جنبهء تربیتى دارد. گفته شده است مصائب ما در خوشبختى است .
هر که در این بزم مقرب تر است جام بلا بیش ترش مى دهند
1.استاد مصباح یزدى , آموزش عقاید, ص 198
2.سوره روم آیه 41